پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 225999
شريعتمداري هم به نوار جنجالي اعدام هاي 67 واکنش نشان داد
تاریخ انتشار : 1395/05/26 09:45:24
نمایش : 1236
اقدام احمد منتظري در انتشار فايل صوتي پدرش که به گونه‌اي يکسويه ضبط شده بود، نمي‌تواند با برخي ديگر از رخدادهاي اين روزها مخصوصاً با همايش منافقين در پاريس و حضور رئيس سابق اطلاعات و استخبارات آل‌سعود در آن همايش و ترغيب منافقين به از سرگيري عمليات تروريستي در ايران بي‌ارتباط باشد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، شريعتمداري در يادداشتي در کيهان نوشت: اگر داعش را ساخته و پرداخته آمريکا بدانيم که هيلاري کلينتون در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخاب‌هاي دشوار- HARD  CHOICES» با صراحت به آن اعتراف کرده است و آل‌سعود را تأمين کننده مالي و تدارکاتي و نيروي عملياتي داعش بدانيم که همه اسناد موجود از آن حکايت مي‌کند و چنانچه اسرائيل را حامي ميداني و آموزشي تروريست‌هاي داعش تلقي کنيم که نتانياهو بي‌پرده به آن اعتراف کرده است و براي نشان دادن اين رابطه بي‌پرده، مداواي مجروحان داعش را در بيمارستان‌هاي تل‌آويو و حيفا برعهده گرفته و از ملاقات خود با آنان فيلم و عکس تهيه و منتشر کرده است و اگر دهها شاهد و نشانه ديگر نظير همراهي اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 با اين گروه تروريستي و... را که شرح آن در اين نوشته کوتاه به درازا مي‌کشد، کنار هم قرار دهيم، به اين نتيجه قطعي مي‌رسيم که اقدام احمد منتظري در همسويي با داعش صورت گرفته است هر چند با توجه به کينه عميق اين جماعت از حضرت امام(ره) بعيد نيست که احمد منتظري به گونه‌اي ناخواسته و صرفاً با انگيزه کينه‌توزي عليه امام راحل(ره) به اين همسويي دست زده باشد!

بعد از انتخاب منتظري به قائم مقامي رهبري در سال 64 - که بعدها حضرت‌امام(ره) مخالفت خود با اين انتخاب را اعلام کردند- تقريباً همه گروه‌ها و جريانات ضد انقلاب داخلي و خارجي و محافل سياسي غربي و عبري و عربي در يک تغيير موضع 180 درجه‌اي به تقدير و تمجيد از او روي آوردند و انتخاب وي را نقطه آغازي براي پايان عمر انقلاب اسلامي دانستند. احمد انوار، عضو فراري جبهه ملي که روابطش با MI6 انگليس و دريافت وجوه قابل توجهي از صدام برملا شده است، اولين کسي بود که به نمايندگي از جريانات ضد انقلاب، اين رويکرد جديد را کليد زد.

او چند هفته بعد از انتخاب منتظري به قائم مقامي رهبري با انتشار مقاله‌اي در مجله «جبهه مليّون ايران» نوشت « با انتخاب منتظري، رژيم اسلامي ايران خود را از بند ناف امام‌خميني جدا مي‌کند» انوار در اين مقاله با اشاره به بي‌نتيجه بودن حملات مستقيم و تروريستي براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران، از همه مخالفان نظام و امام(ره) با هر سليقه و رويکرد مي‌خواهد فرصت بدست آمده را غنيمت بشمارند و مطمئن باشند منتظري همان شخصيت مطلوب آنان است که چنانچه به مقام رهبري ايران برسد، اساس و بنيان انقلاب و نظام اسلامي ايران را درهم خواهد پيچيد. از آن هنگام به بعد بود که عواملي از جريانات ضدانقلاب و دشمنان تابلودار امام راحل(ره) با تغيير ظاهري تابلو، از کانال مهدي هاشمي به بيت منتظري نزديک شده و در آنجا لانه کردند.

و اما، فقط نيم‌نگاهي به جنايات هولناک منافقين، نظير به رگبار بستن يک خانواده بر سر سفره افطار و قتل‌عام همه اعضاي خانواده، از جمله کودکان، شکنجه 3 پاسدار عضو کميته انقلاب اسلامي، با ريختن آب‌جوش روي سر آنها و سپس جدا کردن پوست سر با تيغ سلماني، حضور آشکار در ارتش بعثي عراق در دوران جنگ تحميلي و قتل‌عام شيعيان عراق به دستور صدام و... به وضوح حاکي از آن است که منافقين در ارتکاب جنايت اگر دهها بار جنايتکارتر از داعش نباشند، به يقين دست کمي از آنان ندارند.

از سوي ديگر باند مهدي هاشمي نيز اينگونه بوده‌اند. به عنوان مثال وقتي عوامل مهدي هاشمي به دستور وي مرحوم حشمت را مي‌ربايند و براي کشتن به يک باغ متروکه مي‌برند، دو پسر خردسال او را نيز که همراه پدر بودند به همان محل منتقل مي‌کنند و سپس با مهدي هاشمي تماس مي‌گيرند و درباره دو پسر مقتول کسب‌تکليف مي‌کنند. مهدي هاشمي مي‌گويد، حالا که شاهد ربايش پدرشان بوده‌اند مي‌توانند بعدها دردسر درست کنند و دستور مي‌دهد دو پسر خردسال مرحوم حشمت را هم به قتل برسانند. بعدها که مهدي هاشمي در کنار ساير جنايت‌هاي خود به اين جنايت هم اعتراف مي‌کند و اين اعتراف از طريق تلويزيون پخش مي‌شود، آقاي منتظري با عصبانيت به يکي از مسئولان قضايي مي‌گويد؛  چرا با پخش اين اعترافات، آبروي! مهدي هاشمي را برده‌ايد!  و در مقابل ابراز تعجب مقام قضايي مي‌گويد؛ حالا يک اتفاقي افتاده است! شما نبايد با آبروي مهدي هاشمي بازي کنيد! و اين همه در حالي بود که مهدي هاشمي در اعترافاتش گفته بود؛ من مي‌دانم که مجازات من اعدام است، بنابراين آنچه مي‌گويم عين واقعيت است که البته  با توجه به وجود اسناد و شواهد جايي براي انکار هم نبود.

خب! حالا بايد پرسيد؛ که آيا همراهي  باند باقيمانده مهدي هاشمي و منتظري با تروريست‌هاي تکفيري داعش مي‌تواند تعجب‌آور باشد؟!

گفتني است سازمان منافقين يک گروهک تروريستي ورشکسته است که مخصوصا بعد از مرگ سرکرده آنها - که ترکي‌ فيصل در همايش پاريس از آن خبر داد و مترجم آن را ترجمه نکرد- به هم پاشيده است.

  ولي چرا منافقين در اين ماجرا به کار گرفته شده‌اند؟!  پاسخ به اين پرسش دشوار نيست. منافقين در اين پروژه نقش پوششي دارند و اين نقش با توجه به سابقه تروريستي، وابستگي‌هاي آشکار بيروني و مخصوصا جنايات هولناکي که مرتکب شده‌اند به اين سازمان داده شده است. اما، چرا؟!  به اين علت که؛

 الف: پروژه جديد دشمن با هدف ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم تعريف شده است وگرنه دشمن به خوبي مي‌داند که در ايران اسلامي،  توان انجام عمليات تروريستي نظير آنچه تکفيري‌ها در عراق و سوريه انجام مي‌دهند را ندارد و تاکنون همه تلاش آنان در اين زمينه ناکام مانده است و منافقين با توجه به شرايط ورشکسته و فروپاشيده کنوني ضعيف‌تر و حقيرتر از آنند که براي اين منظور به کار گرفته شوند، ضمن آن که چنانچه منافقين توان عملياتي مورد اشاره را داشتند، هيچ فرصتي را براي دست زدن به جنايت از دست نمي‌دادند.

ب: دشمن براي منظور ياد شده و ايجاد رعب و وحشت نياز به گروه و جرياني دارد که سابقه جنايات وحشيانه و هولناکي را در پرونده خود داشته باشند و منافقين در ميان ساير جريانات ضد انقلاب با همين ويژگي شناخته مي‌شوند و از اين روي براي پروژه مورد اشاره، انتخاب شده‌اند.

و اما، نبايد تصور کرد که تفاوت‌هاي ظاهري جريانات ضد انقلاب و دشمنان مردم اين مرز و بوم براي هميشه مانع از ائتلاف آنها عليه ايران اسلامي خواهد بود بلکه اين ائتلاف به مصداق «الکفر ملهًْ واحده - کفر يک جريان واحد است» هرگز دور از انتظار نيست. «جنگ احزاب»  در صدر اسلام از اين دست بود و در آن همه گروهها و جريانات ضداسلام، تمامي اختلافات خود را کنار گذاشته و عليه اسلام نوپاي آن روز با هم متحد شده بودند و به همين علت آن جنگ (جنگ خندق) را «جنگ احزاب» مي‌نامند. و در طول تاريخ نمونه‌هاي ديگري از اين نوع ائتلاف را شاهد بوده‌ايم که تازه‌ترين آنها، ائتلاف همه دشمنان ريز و درشت داخلي و خارجي جمهوري اسلامي ايران در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 است. در جريان فتنه 88 مدعيان اصلاحات، ملي‌گراها، منافقين، بهايي‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، مارکسيست‌ها و حتي عبدالمالک ريگي با برنامه‌ريزي مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس  عليه ايران اسلامي ائتلاف کرده بودند.

در جريان اخير هم رد پاي همان فرمول فتنه آمريکايي - اسرائيلي 88 قابل ديدن است، اگرچه دامنه آن به وسعت فتنه 88 نيست، چرا که شکست فتنه 88، انبوهي از فاکتورهاي اقتدار را براي ايران اسلامي رقم زد و امروزه دشمن به خوبي مي‌داند که نمي‌تواند به لبخندهاي ديپلماتيک دل‌ خوش کند و برخي از وادادگي‌ها در عرصه سياست خارجي را به حساب دست کشيدن جمهوري اسلامي ايران از اقتدار روزافزون خود بداند، در پروژه مورد اشاره احمد منتظري در نقش يک پادو و کارگزار دولت انگليس ظاهر شده و مأموريت خود را با ارسال فايل صوتي يک‌جانبه براي بي.بي.سي آغاز کرده و با چند مصاحبه اين مأموريت را پي گرفته است. پيش از اين نيز، همايش پاريس منافقين با حضور ترکي‌فيصل شاهزاده سعودي و مسئول سابق استخبارات آل‌سعود، احمد غزال نخست‌وزير پيشين الجزاير، صالح الغالب وزير اطلاعات اردن، محمد العرابي وزير خارجه قبلي مصر، اعظم‌الاحمد از اعضاي جنبش فتح و يار نزديک محمود عباس - بهايي ايراني‌تبار و رئيس کنوني اين جنبش - برنارد کوشنر، وزيرخارجه سابق فرانسه، خوزه لوئيس  ساپاترو، نخست‌وزير پيشين اسپانيا، نوت گينکريچ سخنگوي اسبق مجلس نمايندگان آمريکا، جان بولتن نماينده سابق آمريکا در سازمان ملل، رودي جولياني شهردار سابق نيويورک و... برپا شده بود. نگاهي به فهرست شرکت‌کنندگان نشان مي‌دهد که؛

 الف: تمامي آنها از دست‌اندرکاران اصلي سياسي و اطلاعاتي آمريکايي، اروپايي و عربي هستند.

ب: تمامي آنها از مقامات سابق اطلاعاتي و سياسي کشورهاي متبوع خود هستند تا حضور آنها به معناي مداخله مستقيم کشورشان در اين همايش تروريستي تلقي نشود!

ج: حضور مقامات بلندپايه مورد اشاره با موقعيت ورشکسته و فروپاشيده سازمان منافقين همخواني ندارد و به وضوح حکايت از آن دارد که منافقين فقط بهانه اين همايش هستند و نه موضوع اصلي آن.

مشابه اين حرکت در جريان فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 هم اتفاق افتاده بود. در آن ماجرا اوباما، توني بلر و برخي ديگر از سران آمريکا و اروپا مستقيما از فتنه‌گران حمايت کرده بودند و شکست فتنه ضربه سختي براي همه آنها بود. به همين علت در پروژه اخير، «مسئولان سابق»! به معرکه آمده‌اند!

و بالاخره، با توجه به شواهد و اسنادي که به آن اشاره شد حتي براي کندذهن‌ترين افراد و کساني که فقط از اندک عقل سياسي و بصيرت برخوردار باشند نيز نمي‌تواند کمترين ترديدي باقي بماند که اقدام احمد منتظري چه آگاهانه باشد و چه ناآگاهانه، در همسويي با تکفيري‌ها صورت پذيرفته و در اين ميان او و برخي ديگر از اصحاب فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 چه بخواهند و چه نخواهند، پادويي انگليس و آمريکا و سعودي‌ها را به دوش مي‌کشند.

حسين شريعتمداري

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html